گزارشی پس از یک قتل/قاتل سینمایی اینجا در میان ماست!

مهسا بهادری: مهرجویی چیست که با او مخالف است/حدیث مهرجویی؟!. آیا دیده اید که وقتی پدر خانواده ای فوت می کند، چیزی از آن خانواده برای همیشه گم می شود؟ دیده ای که جای خالی او در هر موقعیت مهم و بی اهمیتی چه احساسی دارد، دیده ای که چگونه فرزندانش برایش عزادار می شوند و کوهی را از دست می دهند؟ با درگذشت داریوش مهرجویی، گویی سینمای ایران پدرش را از دست داده است، پدری که سینما در نبودش تکیه گاه و پایه ای را از دست داده است، سینمایی که اکنون و امروز همه ما را داغدار می کند. قتل فجیع مهرجویی و همسرش به خاک سپرده شدند

آسمان آبی و آفتابی، وسعت رودکی تا چشم کار می کند سیاه است، بر خلاف آسمان صاف، سیاه به رنگ نه، سیاه با دل جماعتی که به سوگ داریوش مهرجویی می نشیند و همسرش و یک صدا فریاد می زند، مونا جان، تسلیت.

مراسم هنوز شروع نشده، دقایقی به ساعت 10 صبح مانده است، پیکر مهرجویی و همسرش تازه از راه رسیده است که صدای همایون شجریان به گوش می رسد: «چرا رفتی چرا بی قرارم؟» و بعد چند نفر از موسیقی فیلم «قرن» پخش شد و در کنار آن عده ای از مردم با دست و قسمتی دیگر با صلوات بر پیکر مقتول این دو هنرمند استقبال کردند. ساعت حدود 10 است، بهرام رادان روی صحنه می رود و از تماشاگران می خواهد برای گرامیداشت ورود پیکر این فیلمساز و همسرش بایستند. مسعود کیمیایی از یک سو از غم دوست دخترش کمرش شکست و از سوی دیگر دختر نوجوان خانواده مهرجویی در غم از دست دادن پدر و مادرش غمگین است.

مونا مهرجویی فرزند این کارگردان، احمدرضا درویش، محمدمهدی عسگرپور، شهاب حسینی، پارسا پیروزفر، فرهاد مجیدی، داریوش فرهنگ، رضا درمیشیان، رامبد جوان، مهران مدیری، حامد بهداد، نوید محمدزاده، بهنوش طباطبایی، سیامک حیایی، محمدرضا گلزار. ، مسعود کرامتی، امیر جدیدی، امیر آقایی، مصطفی کیایی، امیر جعفری، محمدعلی نجفی، علی مصفا، جعفر پناهی، هادی حجازی فر، محمد رسول ف. رایس سازمان سینمایی، حبیب ایلبیگی، معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی، مسعود کیمیایی. بهمن فرمان آرا، غلامرضا موسوی، بهزاد فراهانی، سیروس الوند، بهرام رادان، حبیب دهقان نسب، مازیار میری، هانیه توسلیمحمدرضا دلپاک، مهرداد صدیقیان، ماهوش وقاری، ژاله صامتی، ابوالحسن داوودی، مرتضی شیخه رند، همایون، همایون صمدیان، مسعود عطیابی، گوهر خیراندیش، گلاب آدینا، پژمان بازغی، سیاوش خیرابی، سپیده خودوردی. مانی حقیقی، فرهاد اصلانی، کروش نریمانی، فرامرز خروکن، فرهاد آئیش، افشین هاشمی، پردیس احمدیه، سامان مقدم، سام خروکان، ایرج راد، اصغر همت، جمال ساداتیان و فرزاد حسنی برای هر کدام در جایگاه ویژه ای می نشینند. می تواند یک کلمه بگوید .

در ابتدای این مراسم مسعود کیمیایی آماده سخنرانی است. متأسفانه او نمی تواند روی صحنه ظاهر شود. او با همراهی هم فیلمسازش سخنرانی کوتاهی می کند و می گوید نمی توانم صحبت کنم و نمی توان درباره رفتن داریوش مهرجویی صحبت کرد.

بیشتر بخوانید:

افشاگری طالب نژاد از فاجعه آزمایش «درخت گلابی»، «هامون»، «پری»؛ مهرجویی گفت مشکل از فیلم های من نیست بلکه مشکل از سانسور است

مهرجویی صمیمی بود و با کسی دشمنی نداشت / خاطره جالبی از «اجاره‌نشین»

مهرجویی، نابغه سینما که به همراه همسرش به قتل رسید/از گاو تا لامینور

فرهاد آییش به جای علی نصیریان پیام می خواند در بیماری ام به تو فکر می کنم. در هم ریختم و خوابم برد. باید چکار کنم؟ از اولین کار خلاقانه تا آخرین کار در کنارت بودم اما الان دیگر نیستم. آه تو مهر فرزانه! ساعت چند است؟!

گریه و اندوه در این میان به گوش می رسد که با سلام مهرجویی آمیخته شده است.

بهمن ترتیب آرا این کارگردان نیز در سخنان خود گفت: داریوش جان این دیدار نباید اینجا می شد. همانطور که مسعود کیمیایی گفت: «من نمی توانم چیزی بگویم.» چطور دوربین کار نکرد؟ دل ما شکسته و هر هفته برای یکی دیگه که رفته اینجوری جمع میشیم؟ممنون که اومدی.

علی مصفا (بازیگر) در این مراسم پیام فریار جواهریان (همسر سابق داریوش مهرجویی) و صفا مهرجویی را نیز قرائت کرد. چگونه از هواداران داریوش تشکر کنم؟ چطور ممکن است چنین مرگ وحشتناکی برای داریوش و وحیده بیفتد؟ خوشحالم که نسل جدید فیلم های شما را کشف می کند و معنای خود را از آنها می یابد. ما چندین سال است که مشغول نوشتن خاطرات هستیم. خاطراتی که قهر بود اما الان عصبانی نیست و چه حیف که هفت ماه گذشته با داریوش قهر بودم که نمی توانی بدون خداحافظی بروی.

دلم برای مونا می سوزد که یک شبه تنها بود. صفا و مریم چگونه پدرشان را از دست دادند؟

صفا مهرجویی فرزند مهرجویی او در پیامی نوشت: «دنیا پدر خوب و بزرگی را از دست داد.» کاش سرنوشت جور دیگری بود. می دانم و مطمئن هستم که یاد و خاطره پدرم به خاطر آثار و زندگی شریفش زنده خواهد ماند. من عمیقا از مردم و هنرمندانی که در غیاب من این مراسم را برگزار کردند سپاسگزارم.»

محسن امیریوسوفی، رئیس انجمن مدیران می گوید:پس از مرگ دلخراش کیومرث پوراحمد در اولین بهار، شاهد مرگ وحشتناک داریوش مهرجویی و وحیدا محمدی فر در اولین پاییز هستیم. او ادامه داد او پیام کانون کارگردانان را خواند که در برخی از مقاطع سخنانش او را تحت تاثیر قرار داد و با اشک خواند.

در بخشی از پیام کانون کارگردانان آمده است: «این شب پایان تلخی برای سینمای روشنفکری بود.» در این پیام از سینماگران مختلفی چون تقوایی، کیارستمی، حاتمی و… نام برده شده و شرایطی را برای همه آنها خواسته شده تا فیلمسازی را فراهم کنند. کانون مدیران نیز خواستار شناسایی و مجازات عاملان این حادثه بدون توجه به شکل آن شدند.

در پایان مونا مهرجویی دختر کوچکتر داریوش مهرجویی است او از حاضران تشکر می کند و می گوید: تنها حسی که دارم این است که مامان و بابا کنارم ایستاده اند تا نیفتم.امیدوارم به زودی قاتلان پیدا شوند. به گفته پدرم، قاتل در میان ماست.»

پس از پایان سخنرانی، جمعیت یک صدا فریاد می زند: «مونا تسلیت» و پیجرها متفرق شدند و آن هم گریه و زانو زدن مسعود کیمیایی در مقابل پیکر بی جان مهرجویی است و صدایی به گوش می رسد که می گوید. : “خداحافظ عزیز دل.”

آفتاب می سوزد، درست مثل گرمایی که مهرجویی و همسرش با رفتنشان در دل ما گذاشتند.

۲۴۵۲۴۵