اخبار روز

چه چیزی مردم را اینقدر بدجنس می کند؟

علی سلیمی: احتمالاً اغلب این جملات را در تاکسی‌ها، محل کار، کوچه‌ها و بازارها می‌شنوید: «مردم بی‌خیال شده‌اند، هیچ‌کس اعصاب درستی ندارد، مردم به همدیگر رحم نمی‌کنند». از آن کلمات نیز فراتر رفته است. اما علت چیست؟ از منظر اقتصادی، فرهنگی و سیاسی می توان به این پرسش پاسخ های متفاوتی داد، اما پژوهش های انجام شده در حوزه روان شناسی اجتماعی سعی کرده اند با نگاهی عمیق تر و روان شناختی به این پرسش ها پاسخ دهند. در اینجا چهار توضیح احتمالی برای افزایش رفتارهای بی ادبانه و انحرافی وجود دارد.

1- فرهنگ ترسبر اساس تحقیقات علوم اعصاب، یک محرک ترسناک واکنش “جنگ یا گریز” را در مغز ما ایجاد می کند. وقتی احساس ترس واقعا قوی باشد، افراد ممکن است از چیزی که از آن می ترسند اجتناب کنند، یعنی. اما پاسخ دیگر (یعنی جنگ) خشم است. بیداری برای مبارزه و خشونت می تواند پاسخی انسانی به ترس باشد. ارزیابی مضطرب از وضعیت توسط افرادی که با اکثریت جامعه متفاوت هستند (از نظر لهجه، رنگ پوست و غیره) بیشتر رایج است.

2- عصبانیت: چه این مشکل را بپذیریم و چه نپذیریم، ما در جوامعی زندگی می کنیم که هر سال ثروت و اختلاف طبقاتی بیشتر می شود. فیلسوف و محقق جوان سیولا (2020) خاطرنشان می کند که مردم زمانی که احساس نابرابری می کنند، احساس خشم می کنند. این باعث می شود مردم نسبت به کسانی که وضعیت بهتری دارند عصبانی شوند. واضح است که این احساس خشم در زمانی که افراد در جامعه نسبت به یکدیگر رفتار نادرست دارند، نقش مهمی دارد.

3- قطبی شدن جامعه: یک نیروی اجتماعی-روانی بسیار قوی، به اصطلاح تعصب درون گروهی و برون گروهی است. همچنین به عنوان احساس “ما در برابر آنها” شناخته می شود. در حالی که احساس ما نسبت به آنها باعث ایجاد وحدت و انسجام در بین اعضای گروه می شود، به نوبه خود منجر به توهین و گاهی اوقات بدرفتاری در بین اعضای خارج از گروه می شود. به همین دلیل، ما افراد خارج از گروه خود را بسیار بی دقت و پست می دانیم. این روند در دهه های اخیر در جامعه ما افزایش چشمگیری داشته است.

4- هنجارها و استانداردهای اجتماعی: یکی از چیزهایی که باعث تعارض می شود، چیزی است که روانشناسان اجتماعی «هنجارهای مشترک» می نامند. این هنجارهای مشترک قوانینی هستند که رفتار ما را هدایت می کنند و به ما می گویند چه چیزی مناسب و از نظر اجتماعی قابل قبول است و چه زمانی. ما استانداردها را زیر پا می گذاریم با این توضیحات مشخص می شود که ظهور سیاست های تفرقه افکنانه منجر به افزایش رفتارهای بی ادبانه شده است. به عنوان مثال، اگر کمی به گذشته فکر کنید یا در مورد آن مطالعه کنید، می بینید که در گذشته معیارهای نجابت در سیاست وجود داشت و برخی رفتارهای سیاسی غیرقابل قبول تلقی می شد، اما این معیارها در سال های اخیر سقوط کرده است و نتیجه این شده است. این در مورد این است که مردم احساس کنند انجام این کارها اشکالی ندارد.

برای کاهش تمایل به بی ادبی چه باید کرد؟

فرهنگ ترس ریشه‌دار است و تغییر آن دشوار است، اما باید بدانیم که چیزی جز ترس از خود نداریم، باید سعی کنیم تسلیم احساسات خود نشویم و زمانی که ترس پاسخ اولیه مبارزه یا فرار است، به دقت فکر کنیم.

البته، در مواجهه با نابرابری، مردم می توانند از کسانی که وضعیت بهتری دارند عصبانی شوند. در جامعه ای که هر لحظه بیشتر از هم جدا و پراکنده می شود، ساده ترین کار این است که جلو بیایی و ناهنجاری ایجاد کنی.

روانشناسی به ما می گوید که باید روی اهداف مشترک تمرکز کنیم تا با احساسات خود در برابر آنها مبارزه کنیم. اهدافی که هر دو طرف برایشان ارزش قائل هستند. ما باید شباهت های خود را بشناسیم و در درجه اول بر شباهت ها تمرکز کنیم تا تفاوت ها. شرایط در جامعه به حد صفر و صد رسیده است که دیگر نمی توان افراد را به عنوان افرادی با ویژگی های خوب و بد درک کرد و همین امر باعث شده است که برخی از افراد را به شدت پست بدانیم و احتمالاً افراد پستی در نظر گرفته شوند. چشم بعضی ها برای ساختن جامعه متمدن باید این دیدگاه را ارزیابی و بازنگری کنیم.

منبع: روانشناسی امروز

به خواندن ادامه دهید:

چرا جلوی بچه ها از سیاست حرف نمی زنیم؟

نگین یوسف پور

نگین یوسف پوریان هستم از شهر سمنان و بعنوان سردبیر این رسانه جدیدترین اخبار روز رو برای شما قرار میدم

مقالات جذاب با ارزش مطالعه بالا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا