اخبار روز سینما

این 5 سوال به شما می گوید که آیا با همسرتان تفاهم دارید یا نه!

یکی از راه‌های تشخیص سازگاری با کسی این است که ببینید آیا اساساً در مورد چیزهای مختلف متفاوت فکر و عمل می‌کنید یا خیر.

چندین سوال وجود دارد که می تواند سازگاری دو نفر را پیش بینی کند. به ما بپیوندید تا با هم به بررسی سوالات مهمی بپردازیم که به احتمال زیاد می تواند میزان هماهنگی بین شما و شریک عاشقانه شما را اندازه گیری کند. کافی است شما و شریک عاطفی تان به این سوالات پاسخ دهید.


بیشتر بخوانید: اگر این علائم را دارید، زوج خوبی هستید


این 5 سوال به شما می گوید که آیا با همسرتان تفاهم دارید یا نه!

1. چگونه می خواهید زندگی کنید؟

بیایید با مهم ترین سوالی که می توان پرسید شروع کنیم. چگونه می خواهید زندگی خود را بگذرانید؟ راه های مختلفی برای زندگی کردن وجود دارد. همه این راه ها به ارزش های ما بستگی دارد. در حالی که ممکن است یک نفر برای روتین و زندگی روزمره ارزش قائل باشد، دیگری ممکن است مدام هوس تغییر و بداهه نوازی کند. اگر کسی بخواهد همیشه در یک مکان بماند و برای ثبات و ماندن در یک مکان ارزش قائل باشد، نمی‌تواند با کسی که دوست دارد آزادانه به جهان سفر کند و تجربیات جدیدی کسب کند، رابطه داشته باشد.

ممکن است شخصی بخواهد هر هفته دوستان خود را به طور منظم ملاقات کند، هر هفته ورزش مورد علاقه خود را انجام دهد یا احساس تعلق شدیدی به مکانی که در آن زندگی می کند داشته باشد. همه این چیزها خوب است، اما مشکل از زمانی شروع می شود که این فرد با فردی که می خواهد مکان ها و افراد جدید را ببیند و در مکان های مختلف دنیا احساس خانه و تعلق پیدا کند، وارد رابطه می شود.

اگر این دو نفر وارد رابطه شوند، یکی باید به خاطر دیگری سازگارتر شود. وقتی مردم دو چیز کاملا متفاوت در زندگی می خواهند، رابطه به میدان جنگ تبدیل می شود.

اگر کسی دوست دارد کاملاً متفاوت از شما زندگی کند و شما اهل سازش نیستید و از خواسته های خود دست بردارید، بدانید که میلیون ها نفر شبیه شما و سازگار با شما هستند که می توانید روی آنها حساب کنید.

این 5 سوال به شما می گوید که آیا با همسرتان تفاهم دارید یا نه!

2. آیا معمولا قلب خود را دنبال می کنید یا مغز خود را؟

در مورد قبلی در مورد نیاز دو طرف به داشتن ارزش های مشترک صحبت کردم. لازم نیست از نظر ارزشی رابطه موفقی با شریک زندگی خود داشته باشید، اما لازم است که حداقل ارزش های مشترک هر دوی شما در زندگی ادامه یابد و هر دو موافق باشید.

در مورد چه چیزی باید توافق کنند؟

آنها باید در مورد چیزهای مهم به توافق برسند و جهان را از دریچه های مشابه ببینند. یکی از این ارزش ها این است که آیا هر دو خواسته های قلبی خود را دنبال می کنید یا مغز شما تصمیم گیرنده اصلی است.

هدایت شدن توسط قلب به این معنی است که احساسات در تصمیم گیری ها نقش بیشتری دارند، اما هدایت شدن توسط مغز به این معنی است که شما از منطق و استدلال سود بیشتری می برید.

قلب و مغز مکمل یکدیگر هستند. اما در نهایت وقتی وارد یک رابطه می شوید باید فردی کامل، مستقل و خودمختار باشید و نباید به دنبال فردی باشید که «خلأهای شما را پر کند».

تجربه افراد نشان می دهد که وقتی دو نفر دنیا را به دو شکل کاملا متفاوت تجربه می کنند، تعارض در رابطه حل نمی شود.

به عنوان مثال، اگر فردی تمایل بیشتری به تسلیم شدن در برابر جریانات زندگی داشته باشد و بگذارد زندگی کم کم خود را برای او آشکار کند و در نتیجه حس اصالت پیدا کند، نمی تواند با کسی رابطه موفقی برقرار کند. برنامه ریزی و برنامه ریزی او در زندگی قبلی خود و تمایل به کنترل و پیش بینی همه چیز از قبل دارد.

این دو نفر نمی توانند به طور کامل یکدیگر را درک کنند و این تفاوت در جهان بینی می تواند منبع بزرگی برای سردرگمی و درگیری در رابطه باشد.

مقاله زیر نیز مربوط به این …

این 5 سوال به شما می گوید که آیا با همسرتان تفاهم دارید یا نه!

3. اعتقادات شما در مورد دین و معنویت چیست؟

قرار نیست دو نفر دقیقاً یکسان باشند، ارزش های آنها باید با یکدیگر همسو باشد و هر دو باید موافق باشند.

دین و معنویت دو مقوله ای هستند که نقش مهمی در همسویی دارند. یک نفر اعتقادات مذهبی ندارد و دیگری زندگی خود را وقف دین کرده است؟ این دو نفر نمی توانند با هم هماهنگ باشند.

شاید در ابتدای رابطه دو نفر فکر می کنند که می توانند چنین دیدگاه های متفاوتی را نادیده بگیرند و معتقد باشند که می توانند بر این تفاوت ها غلبه کنند.

اما در نهایت داشتن دو نظر کاملاً متفاوت در مورد هستی و آنچه در زندگی مهم است می تواند منبع چالش و درگیری باشد.

می دانید که در فطرت انسان میل به تغییر دیگران و متقاعد ساختن آنها وجود دارد و یکی از علایق ما دعوت دیگران به دین خود است. ممکن است در ابتدای رابطه دو نفر فکر کنند که اختلافاتشان جذاب است و نمی تواند ربطی به دین و معنویت طرف مقابل داشته باشد، اما با گذشت زمان هر یک از آنها احساس می کنند که طرف مقابل برای روحی و مذهبی آنها ارزشی قائل نیست. باورها و نمی توانند بفهمند که آنها جهان هستند. آنها آن را متفاوت می بینند.

تفاوت نگرش دینی و معنوی تفاوتی اساسی و اساسی است که گاه نادیده گرفتن آن غیر ممکن است. بهتر است با کسی وارد رابطه شوید که ارزش های وجودی شما را دارد و نمی خواهد مدام از شما بپرسد که چرا به باورهایتان اعتقاد دارید!

این 5 سوال به شما می گوید که آیا با همسرتان تفاهم دارید یا نه!

4. اهداف شما برای آینده چیست؟

این سوال شبیه به سوال “چگونه می خواهید زندگی کنید؟”

در واقع، این سوال هسته خواسته ها و خواسته های انسان و امیدهای او را در زندگی مشخص می کند. وقتی از فردی در مورد اهداف آینده‌اش می‌پرسید، در واقع سعی می‌کنید به چیزهایی برسید که وجود این شخص را هدایت می‌کند و جزو ارزش‌های او در زندگی است.

این سوال می تواند نشان دهد که این فرد به دنبال رسیدن به چه اهدافی در کوتاه مدت و بلند مدت در زندگی است. می توانید این سوالات را بپرسید:

آیا می خواهید تشکیل خانواده بدهید؟

آیا می خواهید کسب و کار خود را راه اندازی کنید و میراثی برای نسل های آینده به جا بگذارید؟

نظر شما در مورد خیریه چیست؟

آیا دوست دارید با فرهنگ های مختلف ارتباط برقرار کنید و از آنها یاد بگیرید؟

دوست داری سفر کنی

آنچه دیگران در مورد خودشان به شما می گویند را به عنوان حقیقت بپذیرید و سعی نکنید آنها را متقاعد کنید که چیز بیشتری بخواهند!

شما نمی توانید مدام از دیگران بخواهید که در نظرات خود تجدید نظر کنند. در واقع، شما در حال تلف کردن وقت خود برای متقاعد کردن کسی هستید که اساساً با شما ناسازگار است.

گوش کنید، ممکن است شما دوست داشته باشید در آینده تشکیل خانواده بدهید، اما ممکن است شخص دیگری نه، بنابراین با خودتان در مورد سازگاری خود با طرف مقابل صادق باشید و به دنبال چیزهایی باشید که واقعاً شما را در زندگی هیجان زده می کند. شما نباید و نمی توانید کسی را متقاعد کنید که آنچه شما می خواهید در زندگی اش بخواهد.

باید کسی باشد که چیزهایی را که شما دوست دارید دوست داشته باشد و بیشتر از دیگران با شما هماهنگ باشد.

این 5 سوال به شما می گوید که آیا با همسرتان تفاهم دارید یا نه!

5. نظر شما در مورد پول چیست؟

پول می تواند یکی از بزرگترین منابع درگیری در روابط باشد.

طبیعی است که دو نفر به دلیل اشتغال در صنایع مختلف و نقش های متفاوت، درآمدهای متفاوتی کسب کنند. اما دیدگاه دو نفر در مورد پول می تواند عامل سازگاری یا ناسازگاری باشد.

برای مثال، ممکن است فردی فکر کند که کسب درآمد زیاد یکی از ارزش‌های اصلی زندگی است و بر کسب درآمد بیشتر از سطح متوسط ​​جامعه تمرکز می‌کند، در حالی که فرد دیگری فکر می‌کند که «مهم نیست که من فقیر باشم. و فقیر زندگی کن!”

عوامل متعددی وجود دارد که فرد را به درآمد بیشتر سوق می دهد. میل به تجربه های خاص یا آزادی بیشتر دو مورد از این عوامل هستند. حقیقت این است که وقتی کسی بتواند پول زیادی به دست بیاورد، می تواند به هر چیزی برسد، مانند سفر به دور دنیا، اگر این یکی از اهداف او باشد.

در عین حال، کسی که به فقیر ماندن اهمیتی نمی دهد، نمی تواند تجربیات مشابهی داشته باشد. تفاوت را می بینید؟

این 5 سوال به شما می گوید که آیا با همسرتان تفاهم دارید یا نه!

اگر کسب درآمد زیاد جزو ارزش های فردی نباشد، نسبت به فردی که می خواهد پول بیشتری به دست آورد، به دنبال تجربیات متفاوتی می گردد و این خود عامل ناسازگاری و ناهماهنگی است.

برخی از ارزش ها را می توان مورد بحث قرار داد و می توان به مقادیر متعادل تری دست یافت، اما هیچ کدام را نمی توان اساساً تغییر داد.

به یاد داشته باشید که افرادی هستند که نیازی به متقاعد شدن برای تغییر برای شما ندارند!

مقالات جذاب با ارزش مطالعه بالا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا